تعامل با کودکان برای تأثیر بهتر تلویزیون بر مهارتهای زبانی
این باور که گوش دادن به یک زبان منجر به توانایی زایش شفاهی زبان (قدرت حرف زدن) میشود، یک اصل نانوشته یا به عبارتی عقیدهای متداول است، اما در همه موارد کاملاً صدق نمیکند. گوش دادن فقط میتواند حجم لغات غیر فعال را در ذهن کودک دوزبانه گسترش دهد؛ کلمات فهمیده میشوند ولی برای استفاده عملی در گفتار برای کودک دوزبانه آماده نیستند. اینجا نقش تعامل هویدا میشود. تعامل با دیگران خصوصا والدین برای کودکان دوزبانه وسیلهای برای فعال کردن این واژگان منفعل در ذهن خواهد بود.
خروجی چندین پژوهش بر اهمیت تعامل با محتوای برنامههای تلویزیونی کودک به عنوان روشی برای توسعه مهارتها و «توانش زبانشناسی» صحه گذاشته است. بر این اساس، بخش دیگری از پژوهشگران معتقدند بهرغم ادعای تهیهکنندگان برنامههای آموزشی کودک بابت سهم قابل توجه آنها در توسعه زبان کودکان خصوصا کودکان دوزبانه، اما صِرف قرار گرفتن در معرض این رسانهها منجر به رشد زبانی و فراگیری واژگان نمیشود.
مطالعات مقدماتی ثابت کرد نوزادان از والدین خود که بهصورت زنده و مستقیم در کنارشان هستند بیشتر تقلید و الگو برداری میکنند تا برنامههای آموزشی تلویزیون و بر این اساس محققان دریافتند کودکان دوزبانه در صورتی که برنامه مشاهده شده از رسانه تصویری همراه با تعامل اجتماعی و کنش متقابل با والدین باشد، واژگان را مؤثرتر وارد ذهن خود میکنند.
دانشمندان در خصوص نظریه «نقش تلویزیون و تأثیر کنش متقابل کودکان نوپا با والدین» هنگام تماشای برنامههای زنده تلویزیونی در فرایند یادگیری و رشد زبان کودکان دوزبانه، تحقیقات زیادی انجام دادند و نتیجه گرفتند کودکان نوپا هنگام تماشای برنامههای زنده تلویزیونی نسبت به برنامههای آموزشی آن واژگان جدید را بهتر فرا میگیرند. بررسی تماشای یک رسانه تصویری بدون تعامل حضوری والدین با کودکان دوساله نشان داد برای کودک مزیت آموزشی ندارد. در تحقیقی که روی 61 کودک نوپا انجام شد نتیجه گرفتند برنامههای تلویزیونی به تنهایی در رشد زبان کودک مؤثر نیستند و وجود تعامل والد و کودک رابطه بسیار مثبتی با رشد زبانی کودک دوزبانه دارد.
از آنچه گفته شد میتوان دو نکته مهم را استنباط کرد:
نکته اول:
برنامههای آموزشی تلویزیون بهطور مسلم برای کودکان ابزاری مفید و کارا محسوب میشوند. این برنامهها به منزله یک منبع و یک گزینه جایگزین مقرون به صرفه آموزشی برای کودکان خانوادههای کم درآمد تلقی میشوند. این شیوه نه تنها مقدمه آموزش لحن و نحوه گویش یک زبان بلکه آموختن واژگان غیرفعال نیز محسوب میشود؛ لذا به والدین توصیه میشود همراه با کودکان خردسال خود برنامههای تلویزیون و برنامههای کودک و آموزشی آن را تماشا کنند.
نکته دوم:
زبان یک پدیده اجتماعی است و به طور طبیعی در موقعیتهای ارتباط اجتماعی از آن استفاده میشود. از این رو، تعامل والدین با برنامه یک رسانه تصویری در فرایند یادگیری جدید کودک بسیار مهم است تا مهارتهای تازه کسب شده زبانی را از حالت غیرفعال در ذهن خود به حالت فعال و عملی تبدیل کند. خروجی بخش بزرگی از تحقیقات و پژوهشهایی که در بالا ذکر شد این بود که بر اهمیت مشارکت والدین هنگام مشاهده هر نوع رسانه تصویری توسط فرزند خردسالشان صحه گذارند و فرایند یادگیری را وارد یک حوزه تعاملی کنند؛ زیرا تعامل با دیگران و با محتوای نمایش داده شده برای کودک ضروری است.